دایره امن ترجنس

آموزش‌های امنیت شبکه و اطلاعات، هک و کرک، رمزنگاری

دایره امن ترجنس

آموزش‌های امنیت شبکه و اطلاعات، هک و کرک، رمزنگاری

NAT یا Network Address Translation چیست؟

NAT


NAT چیست؟

NAT یا همان Network Address Translation روشی است که بوسیله آن IPهای درون شبکه‌ای به یک IP معتبر در دنیای اینترنت ترجمه می‌شوند.

اما چرا باید از NAT استفاده کنیم و چرا به آن نیاز داریم؟! با یک مثال بررسی می‌کنیم.

چرا به NAT نیاز داریم؟

برای مثال وقتی شما از مخابرات (یا هر شرکت دیگری!) برای خود اینترنت تهیه می‌کنید مخابرات تنها یک IP معتبر به شما می‌دهد. شما از آن به بعد درون دنیای اینترنت با آن IP شناخته می‌شوید و کارهای اینترنتی خود را انجام می‌دهید. مشکل وقتی پیش می‌آید که شما می‌خواهید با همین یک IP که مخابرات به شما داده است، چندین دستگاه را به اینترنت متصل کنید و نه تنها یک دستگاه!

NAT می‌تواند به‌راحتی این مشکل را حل کند. کافیست مکانیزم NAT را برروی مودم خود فعال کنید.

اما NAT چه‌طور این مشکل را حل می‌کند؟ یا به عبارت دیگر، چه‌طور می‌توان چندین دستگاه را با تنها یک IP به اینترنت متصل کرد؟

شرح NAT به زبان ساده

وقتی مکانیزم NAT را برروی مودم خود فعال می‌کنید، از این به بعد هر یک از دستگاه‌های درون شبکه نیز یک IP دارند که توسط مودم به آن‌ها داده می‌شود. اما این IP از جنس IP هایی که مخابرات به کاربران می‌دهد نیست. این IP اصطلاحا IP داخلی یا Local است و فقط درون شبکه داخلی شما (مثلا شبکه داخل خانه، شرکت، بیمارستان و...) اعتبار دارد.

حالا که هر یک از دستگاه‌های درون شبکه یک IP داخلی دارند، اگر بخواهند با دنیای اینترنت (و هر شبکه‌ای خارج از شبکه داخلی خود) ارتباط برقرار کنند، کافیست درخواست‌های خود را به مودم (که یک IP معتبر از مخابرات گرفته) بدهند. مودم بسته‌های اینترنتی متعلق به دستگاه‌های درون شبکه را رد و بدل می‌کند.

یعنی به هنگام ارسال و دریافت بسته‌های اینترنتی، IP داخلی ما توسط مودم و به وسیله مکانیزم NAT به آن IP معتبر که از مخابرات گرفتیم ترجمه می‌شود. بدین صورت چندین دستگاه می‌توانند بوسیله تنها یک IP معتبر به اینترنت (و شبکه‌های خارجی) متصل شوند. با این روش، در تعداد IP های معتبر دنیای اینترنت نیز صرف جویی می‌شود.


آکادمی ترجنس

دایره امن ترجنس

ویدئوهای رایگان امنیت و هک

ویدئوها در آپارات

 

پاورشل (PowerShell) ویندوز چیست و چه کاربردی دارد؟

powershell


پاورشل چیست؟

پاورشل یا PowerShell یک فریم‌ورک در ویندوز است که بوسیله آن هم می‌توانیم تنظیمات سیستم را مدیریت کنیم و هم می‌توانیم بسیاری از کارهایی که می‌خواهیم با سیستم انجام دهیم را، اتوماتیک کنیم!

به همین خاطر پاورشل، یک زبان اسکریپتی و یک خط فرمان در اختیار کاربر می‌گذارد تا بتواند کارهای بالا را انجام دهد.

تفاوت PowerShell با CMD

CMD  تنها یک خط فرمان برای سیستم شماست. یعنی بوسیله آن می‌توانید دستوراتی را به سیستم بدهید و برای شما انجام دهد. اما پاورشل فراتر از یک خط فرمان است. بوسیله پاورشل می‌توانید تنظیمات بیشتر و پیکربندی گسترده‌تری در سیستم انجام دهید. برای مثال تنظیمات مربوط به رجیستری ویندوز و یا WMI از طریق پاورشل براحتی قابل انجام اسCMD  تنها یک خط فرمان برای سیستم شماست. یعنی به وسیله آن می‌توانید دستوراتی را به سیستم بدهید و برای شما انجام دهد. اما پاورشل فراتر از یک خط فرمان است. بوسیله پاورشل می‌توانید تنظیمات بیشتر و پیکربندی گسترده‌تری در سیستم انجام دهید. برای مثال تنظیمات مربوط به رجیستری ویندوز و یا WMI از طریق پاورشل براحتی قابل انجام است.

قابلیت‌های پاورشل

از جمله این قابلیت‌ها می‌توان به خروجی‌های مبتنی بر شی اشاره کرد. یعنی خروجی عملیات درون پاورشل، همیشه یک عبارت نیست. بلکه می‌تواند یک شی باشد که این شی خصوصیاتی دارد و می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. پاورشل هم‌چنین قابلیت Pipelining که مربوط به اجرای مرتبط و یا همزمان دستورات می‌شود را نیز ساپورت می‌کند. و بسیار فراتر از یک خط فرمان ساده است ….

اما از آن جا که بوسیله پاورشل تسلط بیشتر و گسترده‌تری برروی سیستم ویندوزی وجود دارد، همین مساله باعث می‌شود در زمینه‌‎های دیگر همانند نفوذ و هکینگ، مدیریت سیستم و… قابلیت‌های زیادی داشته باشد!

پاورشل را می‌توان یکی از بسترهای ویندوزی دانست که در چند سال اخیر شدیدا مورد توجه و علاقه نفوذگران بوده است. در ادامه در رابطه با جایگاه پاورشل در هکینگ بیشتر صحبت خواهیم کرد. با آکادمی ترجنس همراه باشید.



آکادمی ترجنس

دایره امن ترجنس

ویدئوهای رایگان امنیت و هک

ویدئوها در آپارات


مرکز عملیات امنیت یا SOC چیست؟

تعریف مرکز عملیات امنیت به زبان ساده

مرکز عملیات امنیت همان Security Operation Center می‌باشد که به اختصار به آن SOC  نیز می‌گویند.

SOC مرکزی درون یک سازمان است که در آن تجهیزات مربوطه در اختیار افراد متخصص قرار می‌گیرد تا به‌صورت مرتب و پیوسته، رویدادهای امنیتی آن سازمان را مانیتور کنند. در همین حال جلوگیری، تشخیص، آنالیز و پاسخ به رویدادهای امنیتی آن سازمان نیز، توسط این مرکز صورت می‌گیرد.

وظایف مرکز عملیات امنیت

این مرکز  به‌صورت مداوم وقایعی که در سیستم‌های سازمان نظیر تجهیزات شبکه، سرورها، کامپیوترها، پایگاه‌های داده، برنامه‌ها، وب‌سایت‌ها و… رخ می‌دهد را بررسی می‌کند. در صورت وقوع تهدید سایبری در هر یک از این موارد، مرکز می‌بایست عملیات زیر را انجام دهد:

1. تشخیص

2.آنالیز

3.دفاع در مقابل تهدید   

4.کاوش      

5.گزارش عملیات

مرکز SOC چگونه فعالیت می‌کند؟

تیم SOC برخلاف تصور عام، مسئول تعیین سیاست‌های کلان امنیتی، طراحی ساختار امن و توسعه استراتژی‌های امنیتی نیست! وظیفه این مرکز فعالیت‌های پیشرونده و عملیاتی است. یعنی متخصصان مستقر در مرکز SOC وظیفه تشخیص و آنالیز تهدیدات سایبری را دارند. می‌توان گفت این مرکز وظیفه آنالیز تهدیدات به‌صورت زنده را دارد و هرگاه تهدیدی مشاهده شود، آن را بررسی می‌کند.

استفاده مرکز SOC از SIEM

مجموعه ابزارها و تکنولوژی‌هایی که مرکز SOC برای تسهیل کار خود در اختیار دارد، SIEM نام دارد. SIEM مخفف Security Information & Event Management می‌باشد. در اصل SIEM همانکنولوژی‌ای می‌باشد که نمای امنیتی تجهیزات سازمان را برای متخصصان مرکز SOC به تصویر می‌کشد و هشدارهای امنیتی را همبسته می‌کند. بدین صورت متخصصان می‌توانند درمورد رویدادها نظر دهند و آن‌ها را آنالیز کنند.


آکادمی ترجنس

دایره امن ترجنس

ویدئوهای رایگان امنیت و هک

ویدئوها در آپارات

API چیست و چه کاربردی دارد؟

api


API سیستم‌عامل، به ما کمک می‌کنند تا درخواستی از سیستم‌عامل بکنیم. یعنی APIهای یک سیستم‌عامل را می‌توان وسیله تعامل بین ما و سیستم‌عامل در نظر گرفت.

API چیست؟

API یا همان Application Programming Interface را می‌توان یک رابط میان دو برنامه دانست. برای درک بهتر، با یک مثال شروع می‌کنیم.

یک اتومبیل را در نظر بگیرید. این اتومبیل تجهیزات پیچیده‌ای مثل موتور، گیربکس، سیستم سوخت‌رسانی و... دارد که برای به حرکت درآمدن آن ضروری است. اما وقتی یک نفر پشت آن می‌نشیند و آن را به حرکت درمی‌آورد، به پیچیدگی‌های درون موتور، گیربکس و... کاری ندارد! چرا که یک API پیش‌روی راننده است و راننده کافیست کار کردن با آن API را یاد بگیرد! این API همان فرمان، پدال‌ها، دنده و... هستند. یعنی راننده برای به حرکت درآوردن خودروی خود کافیست پدال گاز را فشار بدهد! دیگر نیازی نیست که سیستم سوخت‌رسانی، موتور، گیربکس و... را شخصا تنظیم کند تا ماشین حرکت کند! تنها با فشردن پدال گاز، به ماشین اعلام می‌کند که باید حرکت کند و همه اتفاقاتی که لازم هست، انجام می‌شود.

پس این لایه باعث می‌شود، برای راننده فرقی نکند که سیستم درون ماشین چیست و چگونه کار می‌کند! حتی اگر موتور ماشین عوض شود و یا سیستم سوخت‌رسانی تغییر کند، راننده تغییری حس نمی‌کند چرا که تنها با پدال گاز سر و کار دارد و درخواست خود را از طریق آن به اتومبیل منتقل می‌کند.

حال که مفهوم API را متوجه شدیم، بررسی می‌کنیم که APIهای سیستم‌عامل چه جایگاهی دارند و چگونه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

APIهای سیستم‌عامل

در مقاله "سیستم‌عامل چیست و چه کاری انجام می‌دهد؟" درمورد وظیفه سیستم‌عامل در یک کامپیوتر صحبت کردیم. گفتیم که سیستم‌عامل به ما کمک می‌کند تا با سخت‌افزار خود، ارتباط برقرار کنیم. اما اگر کمی دقت کنیم، می‌بینیم که ما در برخی موارد حتی با خود سیستم‌عامل هم بهصورت مستقیم ارتباط برقرار نمی‌کنیم! بلکه یک سری برنامه (Application) برروی سیستم‌عامل خود نصب می‌کنیم و سپس از طریق آن با سیستم‌عامل ارتباط برقرار می‌کنیم. در اصل، بین برنامه‌ها و سیستم‌عامل یک روش تعامل وجود دارد. این تعامل بین برنامه‌ها و سیستم‌عامل از طریق APIهای سیستم‌عامل صورت می‌گیرد.

مثلا فرض کنید، برنامه X نیاز به خواندن اطلاعات از یک فایل F دارد. برای خواندن محتوای F باید ابتدا آن را باز کند. همان طور که می‌دانید، مدیریت فایل‌ها (باز کردن، بسته کردن و... ) به عهده سیستم‌عامل می‌باشد. بنابراین برنامه X درخواست خود (باز کردن فایل F) را از طریق یک API به نام OpenFile به سیستم‌عامل اعلام می‌کند و سیستم‌عامل فایل F را برای برنامه X باز می‌کند تا از آن استفاده کند.


آکادمی ترجنس

دایره امن ترجنس

ویدئوهای رایگان امنیت و هک

ویدئوها در آپارات

 

Traceroute چیست و چگونه کار می‌کند؟

یکی از ابزارهایی که مدیران و تکنسین‌های شبکه همواره برای عیب‌یابی یک شبکه از آن استفاده می‌کنند، Traceroute می‌باشد. هر جا که اختلالاتی مثل تاخیر (Latency) و قطعی (Connectivity Issue) درون یک شبکه وجود داشته باشد، Traceroute و Ping دو ابزار ابتدایی ولی کارآمدی هستند که می‌توانند در زمینه رفع مشکل به ما کمک کنند.

حتما با ابزار Ping آشنایی دارید. ابزاری که به ما کمک می‌کند تا متوجه شویم با یک IP ارتباط داریم یا خیر. فرض کنید می‌خواهیم بفهمیم که آیا دو سیستم با یکدیگر ارتباط دارند یا خیر. کافیست پشت یکی از سیستم‌ها بنشینیم و درون CMD، سیستم دیگر را Ping کنیم. اگر پاسخ پکت‌های ارسالی را با موفقیت دریافت کنیم، متوجه می‌شویم که ارتباط بین این دو سیستم بدون مشکل است. اما اگر پاسخ درستی دریافت نکنیم، تنها میفهمیم که ارتباط مشکل دارد. چگونه تشخیص دهیم که کجای ارتباط مشکل دارد؟ چراکه احتمالا چندین روتر و سوییچ بین این دو سیستم وجود دارد.

اگر در ارتباط بین دو سیستم مشکلی وجود داشته باشد، Traceroute اولا می‌تواند مشخص کند که یک مشکلی در ارتباط وجود دارد، دوما می‌تواند مشخص کند که این مشکل از کجاست!

Traceroute عموما از پکت‌های Echo (متعلق به پروتکل ICMP) و هم‌چنین مقادیر متفاوت TTL (یا همان Time To Live) استفاده می‌کند. اما قبل از اینکه بررسی کنیم Traceroute چگونه کار می‌کند، باید با مفهوم کلی TTL و RTT آشنا باشیم.

TTL چیست؟

به زبان ساده TTL یا همان Time To Live، عمر یک پکت را در شبکه، محدود می‌کند. این مقدار برای هر بسته توسط فرستنده آن مشخص می‌شود و با رسیدن به هر HOP در شبکه، یک واحد از آن کاسته می‌شود. یعنی اگر TTL یک بسته 100 باشد، نهایتا از 100 عدد HOP می‌تواند عبور کند تا به مقصد موردنظر برسد در غیر ای نصورت بسته ارسال‌شده، دور انداخته می‌شود (از بین می‌رود) و یک پیام خطا از طریق ICMP برای فرستنده ارسال می‌شود. HOP همان روترهایی هستند که بر سر راه این پکت قرار دارند.

RTT چیست؟

به زبان ساده RTT یا همان Round-Trip Delay، مدت زمانی است که طول می‌کشد تا یک پکت ارسال شود و پاسخ آن دریافت شود. RTT به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که به‌طور میانگین چه فاصله زمانی بین یک فرستنده و گیرنده وجود دارد. RTT به ما کمک می‌کند تا تاخیرهای موجود در ارتباط بین دو سیستم را ارزیابی کنیم.

 

عملکرد Traceroute

Traceroute در ابتدا شروع به ارسال پکت‌هایی می‌کند که TTL آن‌ها 1 می‌باشد. این پکت‌ها بعد از اینکه به اولین HOP رسیدند، از مقدار TTL یک واحد کم می‌کنند، از این رو، مقدار TTL برای این پکت‌ها به صفر می‌رسد. همان طور که بالاتر گفتیم، وقتی مقدار TTL به صفر می‌رسد، اولا پکت DROP می‌شود. دوما یک پیام خطا به سمت فرستنده ارسال می‌شود. حالا تا به اینجا RTT نشان دهنده فاصله زمانی بین فرستنده (کسی که پکت‌ها را ارسال کرد و در اصل همان کسی که دستور Traceroute را اجرا کرده است) و اولین HOP می‌باشد، چرا که TTL را برابر 1 قرار داده بودیم.

در گام بعدی، Traceroute شروع به ارسال پکت‌هایی می‌کند که TTL آن‌ها 2 می‌باشد. هدف از این کار این است که بسته‌های ما تنها تا HOP دوم حرکت کنند. پس بسته‌ها پس از اینکه شروع به حرکت کردند، ابتدا از HOP اول عبور می‌کنند و TTL آن‌ها از عدد 2 به عدد 1 کاهش پیدا می‌کند. سپس با رسیدن پکت‌ها به HOP دوم، TTL آن‌ها از یک به صفر کاهش پیدا می‌کند و در نتیجه یک پیام خطا به سمت فرستنده ارسال می‌شود. بدین صورت فرستنده متوجه می‌شود که وضعیت RTT تا HOP دوم به چه صورت است.

Traceroute این کار مجددا ادامه می‌دهد و هر بار TTL را یک واحد افزایش می‌دهد تا وضعیت ارتباط و RTT هر یک از HOP ها را متوجه شود.

برای استفاده از Traceroute کار بسیار ساده‌ای را پیش‌رو داریم.

در لینوکس:

traceroute 192.168.1.5

و در ویندوز:

tracert 192.168.1.5

که در هر دوی موارد 192.168.1.5 همان IP ای می‌باشد که می‌خواهیم مسیر ارتباط با آن مورد بررسی قرار گیرد.

 

آکادمی ترجنس

دایره امن ترجنس

ویدئوهای رایگان امنیت و هک

ویدئوها در آپارات